حملات اخیر یمنیها به اسرائیل چه معنایی دارد؟
روزنامه فرهیختگان در مقاله اخیر خود با عنوان آرشنیک یمنی به بررسی جوانب حمله یمن به اسرائیل پرداخته که مشروح آن را در ادامه می خوانید.
یمنیها دست از سر صهیونیستها برنمیدارند. روز شنبه، برای دومین روز پیاپی یمن با موشک به تلآویو، مرکز اصلی تجمع جمعیتی و تأسیساتی صهیونیستها در فلسطین اشغالی حمله کرد. این دو حمله و توالی آنها از پیامدهای حمله پنجشنبه رژیمصهیونیستی به یمن هستند. در حمله پنجشنبه، صهیونیستها به اهدافی در صنعا پایتخت یمن و بندر الحدیده حمله کردند. تنها ساعاتی پس از این اقدام، یمنیها در بامداد جمعه با یک فروند موشک «فلسطین-2» تلآویو را مورد هدف قرار دادند. تصاویر منتشرشده از این حمله نشان میداد موشک مزبور یک ساختمان چند طبقه را منهدم کرده است. این حمله در روز شنبه هم تکرار شد و یک موشک فلسطین-2 دیگر در قلب تلآویو فرود آمد. باید توجه داشت حملات شدید یمنیها به سرزمینهای اشغالی تنها پس از عملیات صهیونیستها صورت نگرفت بلکه آنها با افزایش احتمال وقوع چنین حملهای از سوی تلآویو، به استقبال تهدید شتافته و دست به اجرای آتش علیه رژیمصهیونیستی زده بودند. یمن 14 روز قبل نیز با یک فروند پهپاد حمله موفقی به تلآویو ترتیب داده بود.
روند تحول حملات یمن
یمنیها در روزهای نخست ورود خود به نبرد طوفان الاقصی در تعداد بالا دست به پرتاب موشکهای بالستیک، کروز و پهپاد به سرزمینهای اشغالی میزدند. هدف این حملات به شکل انحصاری شهربندری ایلات در جنوبیترین نقطه سرزمینهای اشغالی بود. با ناموفق بودن چنین حملاتی، یمن آنها را متوقف کرد. در مرحله بعدی یمن روی هدف قرار دادن کشتیهای تجاری که مقصدشان بنادر سرزمینهای اشغالی بود تمرکز کرد. با این حال آنها در سومین مرحله و از تابستان نوع جدیدی از حملات را در پیش گرفتند. مجدداً حملات به داخل سرزمینهای اشغالی از سرگرفته شد اما سه تفاوت بزرگ داشت؛ یکی در منطقه حمله، یکی در تعداد پرتابها طی یک عملیات و دیگری کیفیت سلاح بهکاررفته. در مرحله سوم، برخلاف مرحله اول دیگر ایلات در جنوب هدف نبود، بلکه مستقیماً تلآویو هدفگیری شد.
در این مرحله به جای پرتابهای موجی که موشکها و پهپادها در تعداد بالا پرتاب میشدند، یمنیها چه در حملات موشکی و چه پهپادی بهصورت «تکپرتاب» عمل میکنند. برای مدتی پرتابهای پهپادی به بیش از یک پرتاب رسید اما مجدداً به همان «تکپرتاب» بازگشت. برای این نوع حمله، تسلیحات یمنیها هم تغییر یافتهاند. پهپادهای این کشور تقریباً همان پهپادهایی هستند که در روزهای نخست جنگ استفاده میشدند، اما برای پرواز در ارتفاع پایین ارتقا یافتهاند. پرواز این پهپادها در ارتفاع بالا باعث شناسایی آنها میشد بهویژه آنکه در تعداد بالا نیز پرتاب میشدند. امروزه اما یمنیها موفق شدهاند با فائق آمدن بر دشواریهای پرواز در نزدیکی سطح زمین، ارتفاع پرواز پهپادهای خود را بهشدت کاهش دهند. در نتیجه این پهپادها به جای پرواز در ارتفاع چند صد متری، در ارتفاع چند ده متری پرواز میکنند. پرواز در ارتفاع پایین به شکل توأمان احتمال «شناسایی» و «رهگیری» را کاهش میدهد. به عبارتی دیگر احتمال دیده شدن پهپاد در رادارها بسیار کم است و اگر هم دیده شود، رژیمصهیونیستی قادر به مقابله مؤثر با پهپاد مزبور نیست. پهپاد اگر هم در رادار دیده شود، این اتفاق زمانی رخ خواهد داد که بسیار به هدف نزدیک بوده و امکان واکنش سریع برای سرنگونی آن وجود ندارد. همچنین به دلیل پرواز در ارتفاع پایین، نمیتوان روی پهپاد قفل راداری برای شلیک موشک انجام داد.
دوئل موشکی پیش از آرشنیک
پوتین اخیراً به کشورهای غربی پیشنهاد یک دوئل موشکی با موشک جدیداً رونمایی شده آرشنیک را داده است. رئیسجمهور روسیه به غرب پیشنهاد کرده یک نقطه در اوکراین مشخص و سپس تمام سامانههای پدافند هوایی غرب درآن مستقر شوند و روسیه نیز در زمان تعیینشده با آرشنیک به آن هدف حمله میکند. فعلاً با وجود پیوستگی حملات موشکی یمن به تلآویو، آشکار بودن نوع موشک و گذشت زمان نسبت به نخستین استفاده، سامانههای غربی از تاد گرفته تا دیگران در برابر موشک یمنی شکست خوردهاند. باید توجه داشت تاد اوج فناوری غرب است. از سوی دیگر تادهایی که در سرزمینهای اشغالی مستقر شدهاند، نمونههای صادراتی نبوده و جزء سریهای کامل مورد استفاده نیروهای آمریکایی هستند. به نظر میرسد پیش از آرشنیک، این موشک فلسطین-2 است که در دوئل با سامانههای پدافند هوایی غرب به پیروزی رسیده است.
نکات
تأثیرات بزرگ حملات یمن به تلآویو محدود به یک حوزه نیستند بلکه اثراتی همه جانبه بر جای میگذارند. بر این اساس در ادامه مهمترین نکات و مسائل مربوط به چنین حملاتی مورد بررسی قرار گرفتهاند.
1. یمن نخستین طرفی بود که با حمله به تلآویو در روز 29 تیرماه، معادله موجود میان محور مقاومت و رژیمصهیونیستی را ارتقا داد. تا پیش از این، هیچ کدام از اضلاع مقاومت به غیر از مقاومت غزه، به تلآویو حمله نکرده بودند. حزبالله نیز در چندین مرحله حومه تلآویو را هدف گرفت اما تنها در آخرین روزهای جنگ بود که با یک فروند موشک به مرکز تلآویو حمله کرد. تفاوت حمله یمنیها با حملات موشکی حماس به تلآویو، در استمرار و تفاوت دلیل حملات است. حملات موشکی از غزه به تلآویو چه پیش از طوفان الاقصی و چه در حین آن، براساس معادله مسجدالاقصی انجام شده است. گروههای مقاومت در تابستان با وجود دشواریهای فراوان، در حین تجاوزات مقامات رژیم به صحن مسجدالاقصی، دو موشک به سمت تلآویو پرتاب کردند. این مسئله چندان محکم است که گروههای مقاومت حمله را با وجود توجیهات مناسب به دلیل حمله زمینی به غزه، به تلآویو ترتیب ندادند. از سوی دیگر، مقاومت غزه محدودیتهای فراوانی برای حمله به تلآویو دارد. ذر مقابل، حملات یمن به تلآویو نه بر اساس معادله قدس، بلکه بر اساس معادله غزه است. یمنیها در بیانیه خود آوردهاند که حمله مزبور «در همبستگی با مردم غزه» انجام شده است. اصل این حملات مربوط به غزه و شدت آن نیز متأثر از تهدیدات مستقیم علیه یمن است.
2. صهیونیستها ادعا میکنند در حمله موشکی یمن 30 صهیونیست زخمی شدهاند. طی حمله به تلآویو آژیرها به صدا در نیامدند تا ساکنان به پناهگاه بروند و از سوی دیگر سلاحی که با آن شهر هدف قرار گرفت، یک موشک بالستیک بود. وزن کلاهک سنگین این موشک که نیم تن یا اندکی کمتر تخمین زده میشود، با چندین برابر سرعت صوت تلآویو را هدف قرار داد. مشخص نیست چگونه این حمله و حملات موشکی پیش از این علیه تلآویو، فاقد تلفات جانی بودهاند.
جالب آنکه صهیونیستها با محاسبه آسیبدیدگان بر اثر شکسته شدن شیشهها یا افرادی که هراسان در حال فرار بودهاند، ادعا میکنند جراحت بسیاری از زخمیها، جزئی است.
3. تل آویو در مرکز سرزمینهای اشغالی واقع شده و به دلیل اهمیت، حفاظت بیشتری از آن نسبت به دیگر شهرها، صورت میگیرد. حمله به این شهر دشوارترین حمله به یک منطقه در سرزمینهای اشغالی است.
4. حملات رژیمصهیونیستی به غزه اهداف مدنی و شهروندان را شامل میشود. از این رو در حملات یمنیها به سرزمینهای اشغالی که در همبستگی با مردم غزه صورت میگیرد، اهداف الزاماً نظامی نیستند. صهیونیستها در حملات به یمن نیز با هدف قرار دادن بنادر، مخازن سوخت و نیروگاههای برق از خط قرمز حمله به اماکن خدماتی و مدنی عبور کردهاند.
5. رژیمصهیونیستی با انتشار تصاویری از یک پارک در تلآویو، ادعا کرده کلاهک موشک یمنی به این پارک اصابت کرده است. قطر دایره اصابت 4 متر و عمق آن نیم متر است. به نظر نمیرسد کلاهک یک موشک پرسرعت آسیبی به این میزان اندک وارد آورده باشد. این موشک علاوه بر مواد منفجره بهکاررفته در کلاهک، با توجه به سرعت بالا دارای انرژی جنبشی فراوانی هم بوده است.
6. حملات رژیمصهیونیستی به سوریه از سال 2014 آغاز شده و تا به امروز ادامه یافتهاند. نظام سیاسی پیشین سوریه یک دهه نسبت به این حملات منفعلانه عمل کرد. اگر دولت و ارتش بشار اسد، رئیسجمهور سوریه در تمام سالیانی که صهیونیستها به این کشور حمله میکردند یا در جریان طوفان الاقصی حملهای به صهیونیستها ترتیب میداد، شورش علیه نظام پیشین کار آسانی نبود. تروریستها قصد داشتند 1.5 سال قبل جنگ را آغاز کنند اما طوفان الاقصی و تبعات آن مانع از اجرای عملیات آنها شد. آنها بسیار نگران بودند در صورت حمله به سوریه، در جهان اسلام متهم به همراهی با رژیمصهیونیستی خواهند شد. فرصتسوزیهای نظام سیاسی سوریه در قضیه فلسطین تا حدی بود که هاکان فیدان، وزیرخارجه سوریه، تقریباً با اتکا به همین انفعال، عضویت سوریه در محور مقاومت را مایه شوخی و خندهدار توصیف کرد. او حتی ادعا کرد آمریکا و رژیمصهیونیستی با وجود دلخوری از اسد به دلیل فضادادن به ایران، خواهان برکناری وی نبودهاند.
هرچند با توجه به نقشههای غرب و تحولات سوریه امکان التهاب در یمن هم بالا رفته و نشانههایی از آن وجود دارد، اما اقدام علیه دولت مرکزی یمن در چنین وضعیتی بسیار دشوار است.
7. نوع بازیگری یمن میتواند در ادامه باعث جلب توجه روسیه و سپس چینیها شود. روسیه میتواند در شرایطی که استقرار خود در دریای مدیترانه را از دست داده است، با حضور در یمن، استقرار خود در دریای سرخ و خلیج عدن و اقیانوس هند را تقویت کند. این مسیرها نیز به سیاست اروپایی روسیه کمک میکنند.
8. یمن برخلاف سوریه روحیه بالای نظامی و شجاعت دارد. نمیتوان با معیار سوریه دیگر اضلاع محور مقاومت را سنجید.
گروههای مقاومتی دیدگاههایی دارند که با دیدگاههای سوریه متفاوت است. دولت سوریه پس از پایان نسبی جنگ در داخل سرزمین خود، برای کاهش نفوذ مقاومت، بسیج مردمی این کشور را که از 120 هزار نیروی مسلح مجهز تشکیل شده بود، به 11 هزار نفر با امکانات محدود رساند. نظام سیاسی سوریه همچنین نه دموکراتیک بود و نه نظرخواهی از مردم انجام میداد. در یمن با وجود مشکلات در ایجاد دولت و سازوکارها، نظرسنجی و مدارای مردمی وجود دارد. با سقوط سوریه، اینگونه تبلیغ شده است که یمن و عراق نیز به سرنوشت این کشور دچار میشوند.
9. به مرور این فشار در طبقه سیاسی و مدنی رژیمصهیونیستی ایجاد میشود که چرا دولت به یمن حمله میکند تا جواب آن تراکم حملات موشکی به تلآویو باشد.
10. حملات یمن که بدون فعال شدن آژیرهای خطر صورت میگیرد، تبعات سنگینتری با حملات آژیری روی صهیونیستها دارد. اگر موشکها زودتر شناسایی شده و زمان فرار 3 تا 5 دقیقهای برای صهیونیستها وجود داشت، آنها سعی در تطبیق زندگی و فعالیتهای روزمره خود با این دشواری داشتند. با اینحال در فقدان اطلاع پیشینی، صهیونیستها باید بهطور کلی وضعیت زندگی خود را بهگونهای تغییر دهند که از یک حمله موشکی بدون هشدار آسیب نبیند.
11. آمریکا از ماه قبل ادعا کرده دو سامانه موشکی تاد را به سرزمینهای اشغالی اعزام کرده است. استقرار و نصب این سامانهها نیاز به زمانی فراتر از یک هفته ندارد. سؤال مهمی که ایجاد میشوند اینکه چرا تادها در زمان حمله موشکی یمن فعال نشدند تا تکموشک حملهکننده را رهگیری کنند.
12. یمن به نقطه ثقل درگیری با رژیمصهیونیستی تبدیل شده است. غزه هرچند همچنان برای ارتش رژیم به عنوان یک باتلاق عمل میکند، اما درگیریهای گسترده در آن فروکش کرده است. در جبهه لبنان آتشبس برقرار شده و زدوخوردی دیده نمیشود. سوریه نیز با سقوط نظام سیاسی، داراییهای نظامی خود را از دست داده و پیشروی صهیونیستها در جنوب این کشور با هیچ مقاومتی روبهرو نشده است. در عراق، آمریکاییها نظراتی دارند و گروههای مقاومت عراقی بهطور کلی از میزان اقدامات خود علیه رژیم کاستهاند. از سوی دیگر حملات از جبهه عراق بهصورت موردی با موشکهای بالستیک و کروز انجام شده و اغلب آنها با پهپادهای انتحاری صورت میگیرند. از این رو تنها جبهه قابل اعتنا یمن است. صهیونیستها با کاهش تمرکز بر غزه، لبنان، سوریه و حتی عراق، درصدد ضربه به یمن برآمدهاند. در برابر این تهدیدات، یمنیها نیز به جای در پیش گرفتن انفعال، با تهاجمیتر شدن در حال پاسخ به تلآویو هستند.
13. شلیکها به تلآویو با تکموشک انجام میشود. به نظر میرسد این مسئله دلایلی دارد. نخست آنکه این تکموشک قادر به عبور از سامانههای رژیم است و دیگر نیازی به استفاده از چند موشک برای اشباع سامانه پدافندی نیست. دوم آنکه هدف از پرتاب این موشکها، بیشتر از آنکه آسیب عمده به تأسیسات یا تلفاتگیری باشد، حوزه روانی است. به همین دلیل به جای استفاده از چندین موشک در یک نوبت، موشکها جداگانه پرتاب میشوند تا هراس در میان صهیونیستها پیوسته باشد. سومین مورد به شیوه پیگیری نبرد مرتبط است. یمنیها جنگ فرسایشی را علیه رژیمصهیونیستی پیگیری میکنند که به جای شدت ضربات، تعدد و ادامه یافتن ضربات با دورنمایی طولانیمدت، اهمیت دارد.
14. فعالیت جبهه یمن یک معیار و سنگ محک برای ارزیابی شدت حملات از دیگر اضلاع محور مقاومت علیه رژیمصهیونیستی است. در میان اضلاع محور مقاومت، قدرتمندترین طرف ایران است. فاصله مرز ایران با مرز فلسطین اشغالی در حدود یک هزار کیلومتر است؛ تقریباً نصف فاصله مرز یمن تا مرز سرزمینهای اشغالی. از سوی دیگر قدرت و توان موشکی ایران به لحاظ کمی و کیفی با یمن قابل مقایسه نیست. اگر یمن از دوردست و با تکموشک، آرامش صهیونیستها را در تلآویو سلب میکند، پیوسته شدن حملات ایران به سرزمینهای اشغالی آسیب صدچندان خواهد داشت؛ چه اینکه تاکنون در قالب عملیاتهای وعده صادق 1 و 2 ایران مستقیماً به فلسطین اشغالی حمله کرده است.
15. حملات متعدد یمن به تلآویو باعث شده حساسیت صهیونیستها نسبت به حمله به این شهر به مرور کاهش یابد. حملات به تلآویو عادی شده و دیگر صهیونیستها قادر به ایجاد بازدارندگی در این خصوص نیستند.
ویژگیهای موشک
ویژگیهای موشک فلسطین-2 با توجه به تکرار موفقیتهای بزرگش علیه اوج فناوری غرب، حائز اهمیت هستند.
1. سرعت
سرعت کلاهک در آخرین لحظه بیش از 1000 متر بر ثانیه یا فراتر از 3 ماخ بوده است. با توجه به اینکه موشکها در خارج از جو و در حین ورود به جو سرعت بالایی داشته و تا زمان برخورد به میزان زیادی از این سرعت کاسته میشود، موشک در مراحل قبلی سرعت بسیار زیادی داشته که باعث شده سامانههای پدافندی از رهگیری آن عاجز بمانند.
نمیتوان با قطعیت موشک فلسطین-2 را یک موشک هایپرسونیک دانست، اما سرعت آن به چنین موشکهایی نزدیک است.
2. برد
کمترین فاصله میان مرزهای یمن و فلسطین اشغالی، 1800 کیلومتر است. با توجه به اینکه موشک از عمق خاک یمن پرتاب شده و هدفی را در عمق خاک فلسطین اشغالی هدف قرار داده است، برد موشک باید فراتر از 2000 کیلومتر باشد.
در دور قبلی حملات موشکی به تلآویو، یمنیها بردی را که موشک فلسطین-2 طی کرده بود، 2150 کیلومتر عنوان کردند.
در این فاصله چندین لایه دفاعی با انوع مختلفی از سامانههای پدافندی غرب به شکل یکپارچه در قالب سنتکام فعالیت میکنند. این سامانهها در تمام این 2000 کیلومتر جا ماندند.
3. وزن
وزن موشک خیبرشکن که موشک فلسطین-2 را مشابه آن میدانند، 4.5 تن است. اساساً نیز یک موشک در چنین ابعادی با وزن بالا قادر به شتابگیری زیاد نیست مگر آنکه وزنش کاهش یافته باشد.
وزن موشکهایی با برد 2 هزار کیلومتر باید به 15 الی 20 تن برسد اما محور مقاومت با انجام اصلاحات در موارد بهکاررفته در ساخت بدنه موشک و همچنین سوخت، این وزن را بسیار کاهش داده است.
کلاهک موشک خیبرشکن یا فلسطین-2 در بردهای تا 1500 کیلومتر، 500 کیلوگرمی است اما برای افزایش برد، وزن کلاهک به 200 تا 300 کیلوگرم کاهش مییابد.
4. نوع
تنه اصلی و حامل موشک فلسطین-2 از انواع موشکهای بالستیک تاکتیکی است. این نوع موشکها مایلپرتاب هستند، برخلاف موشکهای بالستیک معمول که عمودپرتاباند.
5. مانور
فیلمهای منتشرشده از زمان برخورد کلاهک نشان از حرکت در خط مستقیم بدون هیچگونه مانوری دارد. با اینحال احتمالاً تنه اصلی و کلاهک در فازهای مختلف و پیش از برخورد مانورهایی داشته باشد.
با در نظر گرفتن امکان الهامگیری یمنیها از صنعت موشکی ایران، میتوان گفت فلسطین-2 در فاز اوجگیری هم قادر به مانور است. پیش از این یکی از مقامهای سپاه پاسداران در هنگام یک رزمایش موشکی تأکید کرده بود قابلیت مانور موشکهای ایران دیگر منحصر به کلاهک نیست بلکه پیش از شیرجه نهایی، تنه اصلی نیز قادر به مانور و تغییر جهت است.